همگام با شرکتهای دانش بنیان-6

به صنایع داروسازی برای رقابت جهانی فرصت بدهید

در سال‌های تحریم، آن‌چه بیش از همه مردم را به دردسر انداخت، کمیاب شدن داروهایی بود که بعضا برای بیماران خاص، حکم مرگ و زندگی را داشت. هرچند داروها و صنایع پزشکی هیچ‌گاه مورد تحریم نبوده و نیستند، اما مشکلات نقل و انتقال پول سبب شده تا عملا دسترسی به داروهای خارجی نیز با محدودیت مواجه شود. در چنین شرایطی شرکت‌های داخلی دست به کار شدند و با تلاش‌های بی‌وقفه و به‌کارگیری نخبگان، بعضی از این داروها را در داخل کشور تولید کردند. یکی از این شرکت‌ها، شرکت تحقیقاتی و مهندسی توفیق دارو است که زیرمجموعه هلدینگ داروسازی سازمان تامین اجتماعی قرار دارد. با دکتر حسین عطار، مدیر این شرکت که از اسفند سال گذشته عنوان دانش‌بنیان را نیز یدک می‌کشد، درباره فعالیت‌ها و مشکلات توفیق دارو به گفت‌وگو نشستیم.

-برای شروع خوب است کمی از خودتان بگویید. چند سالتان است و چه رشته‌ای خوانده‌اید؟

52 ساله هستم. اگر بخواهم از دوران دبیرستان شروع کنم، باید بگویم که از دبیرستان دانشگاه شیراز فارغ‌التحصیل شدم که بچه‌های سرآمد را با کنکور قبول می‌کردند. بعد از آن رفتم حوزه علمیه. چون بعد از انقلاب خیلی علاقه‌مند شده بودم که ببینم بالاخره اسلام چه می‌گوید. می‌خواستم خودم تحقیق کنم و ببینم چرا مسلمانم. یکی از جاذبه‌هایش برای منی که در دبیرستان رشته ریاضی خوانده بودم، فلسفه اسلامی بود. در این بین به حوزه‌های زیست و پزشکی و دارویی علاقه‌مند شدم. داروسازی علوم پزشکی مشهد قبول شدم و بعد از گرفتن مدرک داروسازی در دانشگاه آزاد به عضویت هیئت علمی درآمدم. در سال 80 برای تخصص به فرانسه رفتم و تخصصم را در حوزه بیوتکنیک گرفتم. دوباره برگشتم و در صنعت ورود پیدا کردم. الان هم که این‌جا در خدمتتان هستم، دارم یک دوره MBA می‌خوانم و ترم آخرم. این دوره‌ای است که دانشگاه علوم پزشکی و دانشگاه شریف گذاشته‌اند.

-فعالیت توفیق دارو از کی شروع شد؟

مجموعه توفیق دارو از همان سال‌های اولیه پس از انقلاب به‌عنوان مرکز پژوهشی شرکت داروپخش فعال بود. اما از سال 77 این مجموعه به یک شرکت مستقل تبدیل شد و روی پای خودش ایستاد. تا پیش از این توفیق دارو فقط در عرصه تحقیقات و تولید کارخانجات مواد اولیه داروسازی مانند رهاورد تامین و برهان دارو فعالیت داشته که اسناد آن هم موجود است. از همان سال 77 هم این‌جا مدیریت افراد مختلفی را تجربه کرده است. من پنجمین نفر بودم که بعد از دکتر عربانیان از سال 90 مدیریت توفیق دارو را عهده‌دار شدم.

-پیش از سمت مدیریت هم در مجموعه فعال بودید؟

خیر، پیش از آن معاون تحقیقات هلدینگ داروسازی تامین اجتماعی بودم.

-برنامه‌تان برای شرکت چه بود؟

یکی از برنامه‌هایی که ما تدوین کردیم، این بود که بیاییم در حوزه‌های مهم داروسازی که ارزبری بالا و دانش فنی پیچیده دارد، سرمایه‌گذاری و کار کنیم. خصوصا با توجه به این‌که بحث کیفیت هم برای دارو خیلی مهم است، یک سرمایه‌گذاری مهمی هم روی کنترل کیفی‌مان انجام دهیم تا بتوانیم داروهایی با استانداردهای بین‌المللی تولید کنیم. چون اگر بخواهیم در دوران بعد از تحریم هم بقا داشته باشیم، منوط به این است که کیفیت داروها مناسب و قابل رقابت با داروهای خارجی باشد.

-این استاندارد را از کجا دریافت می‌کنید؟

استانداردهای دارویی بعضا در یک‌سری فارماکوپه‌های مدون‌شده وجود دارد. به این شکل که مثلا هر کشوری برای خودش یک فارماکوپه دارد، یعنی مجموعه داروها و استانداردهای آن که مجاز به مصرف است. برای فارماکوپه ایران هم در یک برهه‌هایی از زمان فکر شده و چاپ هم شده، ولی ادامه پیدا نکرده است. فارماکوپه‌ها معمولا می‌آیند استانداردهای هر دارو را خودشان می‌گویند که مثلا هر دارو باید چه تست‌هایی را بگذراند تا بتوانیم آن را به مریض بدهیم. بعضی از این استانداردها هم استانداردهای نانوشته‌ای هستند که باید با تحقیق و بررسی‌هایی که روی پتنت‌ها و مقالات می‌شود، آن‌ها را به دست آورد. واقعیت این است که بعضی از این پتنت‌ها گمراه‌کننده هستند. لازم است نکات گمراه‌کننده را کنار بگذارند و با ابداعات خود به نتیجه برسند که چه نکات کلیدی در تولید این دارو وجود دارد. الان کار ما ساخت مواد موثره دارویی است. جالب است بدانید که ما بعد از انقلاب هیچ ماده موثره دارویی را تولید نمی‌کردیم.

-ماده موثره دارویی یعنی چه؟

مثلا قرص استامینوفن را در نظر بگیرید. این قرص از یک پودر تشکیل می‌شود که ماده موثره استامینوفن است که این پودر به شکل قرص درمی‌آید. به قرص می‌گوییم محصول دارویی. بنیان هر دارویی از ماده موثره آن است. بنابراین ما باید بتوانیم مواد موثره داروها را براساس استانداردهای بین‌الملل بسازیم. یکی از اهداف ما این بوده که روی مواد موثره‌ای کار کنیم که دانش پیچیده دارد. مثلا یکی از کارهای خوبی که بچه‌ها انجام دادند، ساخت مولکول‌هایی بود که چندین مرکز کایرال داشت. و این‌ها می‌تواند جداسازی‌شان بسیار سخت باشد. و این دانش کمتر ایجاد شده و توسعه داده شده بود و اساتید کمی در این حوزه داشتیم.

-می‌شود دقیق‌تر بگویید؟ این‌که این تحقیقات مشخصا در مورد داروهای کدام بیماری‌ها بوده است؟

حوزه‌های بیماری‌هایی که ما رویشان دست گذاشتیم، بیشتر به بیماری‌های خاص یا صعب‌العلاج مربوط می‌شود که مریض‌ها هم از کمبود دارو و بالا بودن قیمت رنج زیادی می‌بردند. مثل بیماری ام‌اس. ما مواد موثره سه تا از داروهای مهم را درست کردیم. یکی گلاتیرامر استات بود که تا الان حدود سه میلیون عدد به صورت سرنگ آماده تزریق وارد بازار شده و دانش فنی و ماده موثره‌اش برای ما بوده است و با کمک شرکت زهراوی به بازار عرضه کردیم. قیمت جهانی این دارو حدود 50 دلار است. ولی در ایران 20 میلی‌گرم آن 60 هزار تومان است که بیمه 90 درصدش را پرداخت می‌کند. قبلا فشار زیادی به مریض وارد می‌شد، چون هم از خارج می‌آمد و هم بیمه قبول نمی‌کرد. از طرفی باید در هر روز تزریق می‌شد. اما الان بیمار فقط شش هزار تومان برای این دارو پرداخت می‌کند. این دارو جزو پرفروش‌ترین داروهای دنیاست. مال شرکت داروسازی TY اسرائیل است و ما به دلیل تحریم‌ها اصلا این دارو به دستمان نمی‌رسید. چون تزریق هر روزه این دارو سخت است، داروی جدیدتری به نام فینگولیمود آمده که ما ماده موثره دارویی‌اش را ساختیم. این فینگولیمود هم داروی بسیار مهمی بود که خوراکی است و جدیدا پروانه تولیدش را گرفته‌ایم و مقداری از آن فروش رفته که به‌زودی وارد بازار می‌شود. بعد از آن هم دی‌متیل فومارات ساخته شد که آن هم ماده جدیدی است که یک‌سری از عوارض فینگولیمود مثل آریتم قلبی را کمتر دارد.

-به جز ام‌اس در حوزه چه بیماری‌های دیگری فعالیت کردید؟

حوزه بعدی که ما انتخاب کردیم، ضد سرطان‌ها بودند. یکی از مهم‌ترین آن‌ها بورتزومیب است که از سال آینده وارد بازار می‌شود و برای سرطان خون کاربرد دارد. هر ویال این دارو حدود 2.5 میلیون تومان و بسیار کمیاب بود و گران. امید داریم که سریعا بتوانیم یک‌سری از داروهای دیگر را هم وارد بازار کنیم. بعد از این داروهای پپتیدی هستند. ما تنها جایی هستیم که خط پپتیدهایمان را اداره دارو تایید کرده است و به اصطلاح GMP داریم. GMP یعنی اصول صحیح تهیه و تولید در داروسازی. یک‌سری از پپتیدها را ساخته‌ایم. مثل اکتوروتاید، بوسرلین، تریپتورلین استات و تریپتورلین MC که برخی با کمک شرکت ابوریحان در بازار است.

-پپتیدها به چه کار می‌آیند؟

معمولا پپتیدهایی که ما داریم، یا در داروسازی استفاده می‌شود، یا در سرطان‌هایی مثل سرطان سینه و پروستات استفاده می‌شود و البته آلارلین هم برای حیوانات به کار برده می‌شود. داروی دیگرمان اکتروتاید است که مخصوص انسان‌هاست و برای کسانی تجویز می‌شود که هورمون رشدشان بیش از اندازه ترشح می‌شود. یا مثلا تریپتورلین که برای سرطان سینه و پروستات استفاده می‌شود و داروی کمیاب و گرانی است. اخیرا سترورلیکس را ساخته‌ایم که این هم در درمان سرطان استفاده می‌شود. به جز پپتیدها، یک گروه نارکوتیک‌ها هم داریم که کمک‌بی‌هوشی هستند. چهار دارو از گروه فنتانیل‌ها. از این گروه سه دارو به نام‌های آلفنتانیل، سوفنتانیل و فنتانیل وارد بازار شده و رمی فنتانیل هم به‌زودی به این جمع خواهد پیوست. در حال حاضر هم داریم روی یک گروه دارویی جدید در حوزه سرطان کار می‌کنیم. این داروها در سطح ژن عمل می‌کند و برای هر گروه از افرادی که سرطان خاصی دارند، براساس وضعیت ژنی‌شان دارو ساخته می‌شود. تحقیقاتمان در فاز حیوانی است که تا الان جواب‌هایش خوب بوده است و اگر این روند ادامه پیدا کند، کم‌کم روی انسان آزمایش می‌شود.

-چطور توانستید تحقیقات شرکت را ظرف چند سال گسترش دهید و محصولات متفاوت تولید کنید؟

با کمک یک‌سری از اساتید و افرادی که در حوزه دارویی کار می‌کردند و جوان‌هایی که استخدام کرده بودیم. خوبی شرکت ما این است که جوان‌ها و پیش‌کسوت‌های این حوزه در کنار هم کار می‌کنند و این باعث می‌شود جوان‌ها تجربه خوبی خصوصا در بخش کنترل کیفی پیدا کنند. نیروی جوانمان را هم عمدتا از میان دانشجویان دکترا یا فارغ‌التحصیلان این مقطع از دانشگاه شریف، شهید بهشتی  و تهران و غیره می‌گیریم. کسانی را هم که دیده‌ایم چه در داخل و چه در خارج در حوزه صنعت توانمند هستند، جذب کردیم. خصوصا ایرانی‌های خارج از کشور که عرق میهن داشتند. حتی خارجی‌های متخصص. خوبی شرکت ما این است که خط‌های تولید را کنار تحقیقات همین بچه‌ها راه انداخته‌اند. آن هم با استانداردهای بین‌المللی و کمک گرفتن از دوره‌هایی که در خارج از کشور دیده و شرکت‌هایی که بازدید کرده بودند و مطالعاتی که در این زمینه داشتند.

-نیروی انسانی را چطور انتخاب می‌کنید و چه کار می‌کنید که برایتان بمانند؟

نیروی انسانی یکی از مسائل مهمی است که شرکت‌هایی مثل ما دارند، چون مهم‌ترین سرمایه‌های ما به صورت واقعی نه شعاری، نیروی انسانی‌مان است. ما برای جذب نیروهای انسانی معمولا اطلاعیه می‌دهیم و افراد پس از مصاحبه براساس سطح علمی و هوشمندی و نیازی که برای قسمت خاصی داریم، انتخاب می‌شوند. ممکن است برای یک قسمت خاص نیاز به هوش بالا نداشته باشیم، چون کاری تکراری است و بچه‌های باهوش حوصله‌شان سر می‌رود. ولی برای جاهایی که چالش داریم و مشکلات مرتب ایجاد می‌شود، از افراد باهوش استفاده می‌کنیم تا هم مشکلاتمان حل شود و هم خودشان ارضا شوند که دارند با مشکلات دست‌وپنجه نرم می‌کنند، فکر می‌کنند و ایده می‌دهند. یکی از مهم‌ترین انگیزه‌هایی که این بچه‌ها را نگه می‌دارد، بالاتر از انگیزه‌های مالی، همین است. چون کسی که نخبه است، دلش می‌خواهد منشأ اثر و مفید باشد. ممکن است به خیلی از نخبه‌ها حقوق بالایی بدهید، اما نمانند و جایی بروند که به آن‌ها نیاز دارند. به همین دلیل نامه‌ای هم به بنیاد ملی نخبگان نوشتیم مبنی بر این‌که حاضریم از نیروهای داخل و خارج که می‌شناسید، در شرکت استفاده کنیم. به‌خصوص آن بخشی که مربوط به ایرانی‌های خارج از کشور است. چون نیاز داریم کسانی که در صنعت سابقه دارند، تجربیاتشان را به ما منتقل کنند. اما هنوز جوابی از بنیاد نیامده است. سعی کردیم این‌جا بستر مناسبی برای کار فکری و خلاقیت ایجاد شود. به‌علاوه تلاش کردیم حاشیه‌های کار را کم کنیم تا بچه‌ها بیشتر به متن بپردازند. به همین خاطر هم بچه‌هایی بودند که می‌خواستند بروند خارج، ولی دیدند این‌جا محیط خوبی است و در کشور مانده‌اند. به نظرم اگر مدیرها سعی کنند حواشی را کم کنند تا محیط لذت‌بخشی خصوصا در حوزه تحقیقات ایجاد شود، بعید است کسی میل به رفتن داشته باشد، چون مهم‌ترین چیز برای این بچه‌ها محیطی است که بتوانند چیزی بسازند، تحقیقی بکنند و از این هوش و نبوغ استفاده کنند. این همه خلق ثروت که دارد انجام می‌شود، به دست همین بچه‌ها صورت گرفته. شرکت ما سال‌ها زیان‌ده بوده و به‌تازگی به سوددهی رسیده. بنابراین سودده شدنمان به توانمندی نیروی انسانی‌مان برمی‌گردد.

-چند سال زیان‌ده بودید؟

سال 89 زیان‌ده بودیم و دو سال است که به سوددهی رسیدیم. البته در شرایط تحریم هم به ما خیلی بیشتر رجوع شده و یکی از فرصت‌های ما در این مدت بود.

-در حال حاضر چه خطرهایی مجموعه شما را تهدید می‌کند؟

مهم‌ترین خطری که ما را تهدید می‌کند، این است که درهای کشور برای واردات بدون برنامه باز شود. این خطر بیشتر شرکت‌های دانش‌بنیان را تهدید می‌کند، به‌خصوص آن‌ها که در حوزه دارو فعال هستند.

-مگر قیمت داروهای خارجی بالا نیست؟ پس از چه نگران هستید؟

معمولا شرکت‌های خارجی دامپینگ می‌کنند. یعنی قیمتشان را بسیار پایین می‌آورند. مثلا یک دارویی بوده سوفوسبوویر که در هپاتیتc استفاده می‌شد. این دارو در آمریکا 1000 دلار است، اما در هند 10 دلار. شرکت‌ها به مقتضای کشور قیمت را عوض می‌کنند. همین گلاتیرامر استات را که ما ساختیم، به دنیا با یک قیمت متفاوت می‌دهند، اما دائم به شرکت‌های ایرانی می‌گویند که حاضرند به نصف قیمت به آن‌ها بفروشند که آن‌ها بیایند از خارجی‌ها بخرند نه از ما. پارسال هفت کیلو از این دارو وارد  شد. 7 تا 300 هزار دلار به ضرر ما. در صورتی که ما حدود 25 کیلو سال گذشته تولید کردیم و ظرفیت تولید دو برابرش را هم داشتیم، ولی شرکت‌های خارجی آن‌قدر شرکت‌های ایرانی را وسوسه می‌کنند که گاهی نمی‌شود رقابت کرد. حتی به ضرر می‌دهند، طوری که قیمت حتی از مواد اولیه هم کمتر است. فقط برای این‌که وارد بازار شوند. وقتی ما را زمین بزنند، بعد کم‌کم می‌توانند قیمت را بالا ببرند. به همین دلیل می‌گوییم یک زمان محدود سه تا پنج سال به صنایع بدهند تا روی کیفیت کار کنند. چون تا پیش از این خیلی از شرکت‌هایمان به دلیل تحریم‌ها اجازه تعامل نداشتند. یکی از چیزهایی که برای صادرات نیاز است، این است که GMP خط شما را اروپا یا آمریکا تایید کنند. که اصطلاحا به تاییدیه اروپا EUGMP می‌گویند. جالب است که کسانی که GMP ما و هند را دیده‌اند، می‌گویند که برای ما خیلی بهتر است، اما ما به‌خاطر مشکلات سیاسی نمی‌توانیم تاییدیه‌ها را بگیریم. بنابراین برای رقابت وقتی که درها باز می‌شود، فرصت کوتاهی می‌خواهیم که این تاییدیه‌ها را تهیه کنیم. مثل خودروسازی انحصار هم نمی‌خواهیم. فقط یک بازه محدودی را در نظر بگیرند و به آن عمل شود، نه این‌که طی این مدت هم دائم دستخوش مسائل سیاسی شود. کشورهای دیگر مثل هند هم این کار را کردند. الان از 2900 قلم دارو، دوسومش را در داخل تولید می‌کنیم. خب این یک ارزش است. همیشه هم ممکن است درها باز نباشد و یک مشکلی پیش بیاید. ایران الان وضعیت خوبی دارد.

-شما به‌عنوان مدیر یک شرکت دانش‌بنیان چه توقعی از خروجی دانشگاه‌ها دارید؟

دانشگاه‌ها در تربیت بچه‌هایی که به درد صنعت بخورند، کم گذاشتند. چون خودم هم عضو هیئت علمی هستم، اعتقاد دارم که باید روش دانشگاه‌ها تغییر کند و به سمت عملی شدن یک‌سری درس‌ها بیاید که خروجی دانشگاه‌ها نیروی مفیدی باشند. مثلا در بخش داروسازی به تخصص HPLC خیلی نیاز داریم، ولی تعداد کمی هستند که به صورت تخصصی در این زمینه کار کرده باشند. بهتر است دانشگاه‌ها به سمتی بروند و به چیزهایی بپردازند که در صنعت به آن‌ها نیاز است. خود ما قدم‌هایی برداشته‌ایم و سعی کرده‌ایم میزگردهایی با دانشگاه‌ها و اساتید داشته باشیم و مشکلات علمی‌مان را بگوییم و دستاوردهای آن‌ها را گوش دهیم. الان یک مقدار فضای دانشگاه‌ها به سمت کسب‌وکار رفته و بهتر شده است. اگر خیلی افراط نشود که از آن طرف بام بیفتیم، روند خوبی است.


کلمات کلیدی
//isti.ir/ZmC9